عاصی ام از جهیدن همزمان خاطره هایت با  ُشد و آمد پلک هایم

عاصی ام از ناگواری ناگاه نگاه آیینه

عاصی ام از بی مرزی صبر

عاصی ام از طعنه ی لبخند دوست

عاصی ام از بی امانی انتظار

عاصی ام از کابوس های سیاه شبانه

عاصی ام از بی خبری همیشگی سکوت

عاصی ام از مستی روزها

عاصی ام از واهمه تنهایی

و دلخوش به روزهای تکراری بی امان...