چقدر تنها می شوم وقتی که می گویی دوستم نداری

دیروز های رفته ام را ورق می زنم

پر ام از عاشقانه های نا تمام

تمام رویاهایمان در کوچه پش کوچه های غرور گم شدند

و ترانه های غمگین...

من و تو

تنها ترنمی است از تولد بی کسی ام

امروز به زمزمه ی انتظار نمی اندیشم

اما انگار

نگاه تو

دم به دم

مرا به انتهای باران می رساند

 

 

این سکوت به سرسام نبود...

 

 

نگاه کن!!!

دیوونه!؟!

سخت است گذشتن از رویاهای دیگران؟!؟